تسکین
براشک شبانگاه غم من سحری باش
اشک دم مشک سحرم را ثمری باش
*
عمرم به نگاهی که تو کردی نفسی رفت
آه این دم رفته به درون را شرری باش
*
دلتنگ صدای خوش آن لحن عجیبت
در صفحه ی پیغام و تماسم خبری باش
*
دریای غم دوری تو تشنه وصلت
این حوض پرآب دل من را قمری باش
*
سرخی لبان تو فراسوی بیان ها
برروی لب غم زده ی من اثری باش
- ۲ نظر
- ۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۶:۰۴