هیچیم و چیزی کم

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

تسکین

براشک شبانگاه غم من سحری باش

اشک دم مشک سحرم را ثمری باش

*

عمرم به نگاهی که تو کردی نفسی رفت

آه این دم رفته به درون را شرری باش

*

دلتنگ صدای خوش آن لحن عجیبت

در صفحه ی پیغام و تماسم خبری باش

*

دریای غم دوری تو تشنه وصلت

این حوض پرآب دل من را قمری باش

*

سرخی لبان تو فراسوی بیان ها

برروی لب غم زده ی من اثری باش